یه روز دیگه هم داره به همین منوال میگذره، امروز شدیدا سرفه و تنگ نفس دارم، عجیب نگران پسرم هستم، بزرگترین اشتباه عمرمو مرتکب شدم من نباید خونه میموندم حس سرزنش بدترین چیزیه که میتونی داشته باشی

تو اداره یه کار مهم دارم نامه معافیت شرکتهارو هنوز بیست و پنجم ماه نرسیده بود بزنم، تا میتونم و فرصت هست دارم از سازمان پیگیری میکنم بهم دسترسی اتوماسیون بدن، سخت میگیرن این قضیه رو به هر کسی دسترسی نمیدن امیدوارم موفق بشم، تا اونجاییکه یادمه چهارتا شرکت معرفی شده بودن که باید در قالب یک نامه به سازمان امور مالیاتی کشور اعلام کنم و گر نه در فصل جدید بازم مشمول عوارض میشن و این من هستم که مدیونشون میشم، امیدوارم بتونم کارشونو انجام بدم، احتمالا تا غروب همینطور باشم به درمانگاه خصوصی برای عکس ریه مراجعه میکنم و در صورت مثبت بودن بستری میشم، نمیدونم کار درستی میکنم یا نه، اگه پسرم تنها بمونه و حالش بد بشه کی ازش پرستاری میکنه، تو این مدت همه میترسیدن بیان دیدنم فقط اون بود که مردونه کنارم موند، حس و حال خوبی نیست وقتی اینطور گیر کنی

امیدوارم تصمیم درستی بگیرم، کاش از خونه رفته بودم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خدا عشق آرامش شهر موزیک، دانلود آهنگ هکرای کلاه سفید(هکر حرفه‌ای) میثاق طب قالب فلتسام هتل لوکس پورتال جامع آموزش زبان انگلیسی Learn English Online اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها گروه نخبگان دانشگاه صنعتی شریف